*با مردم انس مى گرفت، و آنان را از خود رنجیده خاطر نمى کرد
*بزرگ هر قومى را احترام مى کرد، و تولیت امور قوم را به او واگذار مى نمود
* هر عمل نیکى را تحسین و تقویت مى کرد، و هر عمل زشتى را تقبیح مى نمود
*در همه امور میانه رو بود، گاهى افراط و گاهى تفریط نمى کرد
* در باره حق، کوتاهى نمى کرد و از آن تجاوز نمى نمود
*خلق نازنینش اینقدر نرم بود که به مردم اجازه مى داد او را براى خود پدرى مهربان بپندارند، و همه نزد او در حق مساوى بودند
*مجلسش، مجلس حلم و حیا و راستى و امانت بود و در آن صداها بلند نمى شد، و نوامیس و احترامات مردم هتک نمى گردید، و اگر احیانا از کسى لغزشى سر مى زد، آن جناب طورى تادیبش مى فرمود که براى همیشه مراقب مى شد
*خشن و درشت خو و داد و فریاد کن و فحاش و عیب جو و همچنین مداح نبود
* نسبت به مردم از سه چیز پرهیز مى کرد: ۱ ـ هرگز احدى را مذمت و سرزنش نمى کرد ۲ ـ هرگز لغزش و عیبهایشان را جستجو نمى نمود ۳ ـ هیچ وقت حرف نمى زد مگر در جائى که امید ثواب در آن داشت.
* سخن گفتنش ملایم و خالى از خشونت و نرمى بیش از اندازه بود
* حق را انفاذ مى کرد اگر چه ضررش عاید خودش و یا اصحابش مى شد.
*از همه مردم دیرتر به غضب درمى آمد و از همه زودتر آشتى مى کرد و خشنود مى شد و از همه مردم رؤوف تر به مردم بود و بهترین مردم و نافعترین آنان بود براى مردم
*هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر اینکه محارم خدا هتک شود
*هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آنکس نبود در میان نمى گذاشت،
*وقتى که حقى پایمال مى شد از شدت خشم کسى او را نمى شناخت، و از هیچ چیزى پروا نداشت تا آنکه احقاق حق مى کرد
*…
محمد(ص) با این خصلتهایش بود که پیامبر همه جهانیان و رحمت عالمیان شد. او پیامبر همه است و حتی پیامبر مااصولگراها؛ هر چند که انگار برای شبیه نشدن به حسن خلق محمدی،اصرار داریم بعضی از مااصولگراها! و شاید خیلی از مااصولگراها.
-خصائل ذکرشده برای حضرت ختم المرسلین(ص)برگرفته از کتاب سنن النبی نوشته علامه محمدحسین طباطبایی است.